مندلی سردار بی نشان قسمت دوم

امتیاز به این post

‍ 🔷مندلی سردار، سردار بی نشان
قسمت دوم

🔹وی هزینه زندگی خود و افرادش را از باجگیری از ثروتمندان گناباد تأمین می کرد. در همین رابطه در پیغامی که به حاج ابوتراب – خان نوقاب – داده بود از وی طلب پول کرده بود اما حاج ابوتراب در جواب وسایل چاه خویی را برای وی می فرستد و پیغام می دهد، تو یک چاه کن بیش نیستی و از من نمی توانی باج بگیری.
مندلی در جواب حاج ابوتراب می گوید: برج و بارویت را خراب خواهم کرد و همهُ ثروتت را غارت خواهم نمود. برخی می گویند مخالفت مندلی با حاج ابوتراب دلایل دیگری نیز داشت از جمله تحویل دادن یکی از اعضای خانوادهُ مندلی توسط حاج ابوتراب به مأموران حکومتی و پناهنده شدن سه تن از افراد مندلی به حاج ابوتراب، که ظاهرا مندلی سردار تقاضا میکند که حداقل اسلحه آنان را پس فرستد. اما حاج ابوتراب امتناع می کند و همین امر سبب میشود که مندلی سردار به قلعه نوقاب حمله کرده و به زندگی حاج ابوتراب پایان دهد.

🔹در آن تاریح گناباد تحت حکومت حاکم طبس اداره می شده است و نهایتاً با دخالت سالار طبسی و استفاده از سلاحهای سنگین چون توپ و به کارگیری سایر سلاحها محمدعلی را سخت تحت فشار قرار می دهند و او را در داخل قلعهُ گیسور محاصره می کنند و راه رسیدن هر گونه آذوقه بر او بسته می شود.
مندلی برای کشتن خان طبس به طبس هم حمله می کند اما از شوربختی او حاکم طبس در طبس نبوده واز دست مندلی، جان سالم به در می برد. در هر حال کنش های مندلی واکنش خان طبس را در پی دارد. آخرین بخش حماسه مندلی ، پایان یک فریاد در گلو مانده است . فریادی که تنها آثارش شعری است که در اذهان مردم باقی است و یادی که در خاطرات نقش بسته و سینه به سینه نقل شده است . تنها اثر عینی که هنوز پابرجاست حفره هایی است که در اثر شلیک گلوله های توپ و تفنگ بر دیوار قلعه گیسور باقی مانده . مندلی و یارانش علی رغم محاصره ی قلعه و بسته شدن آب به روی آنها مقاومت کرده و به مبارزه ادامه می دهند . حتی ظرف ۲۴ ساعت در داخل قلعه چاهی کنده و به آب می رسانند . اما در اثر طولانی شدن محاصره و خیانت چند تن از یارانش و همچنین سازش یکی از یارانش به نام ” علقبر ” ( علی اکبر ) و خیانت او ، بلاخره درب قلعه باز می شود و مندلی توسط همان ” علقبر ” مجروح می شود . نوع مرگ مندلی سردار مورد شک است . بعضی می گویند که پس از نا امید شدن و خیانت یارانش ، خسته و مجروح ، اسلحه را زیر چانه خود گذاشته ، شلیک می کند تا سرش متلاشی شود و آنها نتوانند سر اورا برای گرفتن جایزه به پایتخت بفرستند . البته بعضی نیز بر این عقیده اند که پس از زخمی شدن از راه زیر زمینی مخفی که در قلعه وجود داشته بیرون می رود و شاید در همان راه زیر زمینی دار فانی را وداع می گوید . شخصیت مندلی سردار در گذشته ، تا آن هنگام که نظام ارباب و رعیتی وجود داشته بصورت یک یاغی یا حتی دزد معرفی می شده است . اما همانطور که مردم مظلوم و ستمدیده با ساخت شعر او را ستایش کرده و به او لقب سردار دادند همواره این سردار بی نشان مورد ستایش قلوب آزاد و آزادیخواه مردم ماست .
حمیدرضا مهدوی مقدم

عصر گناباد
@asregonabad97
وب سایت
http://asregonabad.ir
@paigahkabarasre
https://eitaa.com/gonabad97

مطالب مرتبط

2 دیدگاه‌

  1. حمید گفت:

    سلام و درود.این سردار بی نشان،جد مادری من است .که اکنون به دلاوری نوقابی شهرت دارند

  2. سجاد گفت:

    سلام اجداد حال او سلمانیان و دلاوری میباشد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *