محمد تقی بهلول گنابادی…
شیخ محمدتقی بهلول گنابادی از شخصیتهای مؤثر و محوری در واقعۀ مسجد گوهرشاد است. او در هشتم جمادیالثانی ۱۳۲۰، در روستای بیلُند گناباد زاده شد. پدرش نظامالدین مجتهد و متمایل به حکمت و فلسفه، از شاگردان حاجملاهادی سبزواری و مخالف افکار انقلابی فرزندش بود. بهلول همراه پدر که در سبزوار مدرّس بود، به این شهر رفت و نزد وی به تحصیل مشغول شد. علت مهاجرت پدرش را از گناباد به سبزوار، مخالفت با صوفیان و ادامۀ تحصیل ذکر کردهاند. بهلول هنگام مراجعت اماناللهخان پادشاه افغانستان به کشورش که از طریق سبزوار و مشهد انجام پذیرفت، رهبری جمعی از مردم سبزوار را در اعتراض به آذینبندی باغ ملی شهر و برچیدن آن به عهده داشت. از آن پس طی یکماهونیم پیاده از سبزوار به قم رفت و یکسالونیم در آن شهر به ادامۀ تحصیل مشغول بود و همزمان در قم و روستاهای اطراف به تبلیغ میپرداخت. وی در قم محضر آخوندملاعلی معصومی همدانی و آیتالله سیدشهابالدین نجفی مرعشی را درک کرد.
بهلول حدود سال ۱۳۱۰ش بهمنظور زیارت و ادامۀ تحصیل به کربلا و نجف رفت و در این شهرها پس از نماز آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی به سخنرانی میپرداخت. بهلول در مدت سهماه اقامت در عتبات عالیات، سخن گفتن به عربی را بهخوبی آموخت، بهطوریکه توانست با قاضی مسجدالحرام در مکه مجادله و با ملک حجاز ملاقات کند. به گفتۀ خود بهلول، وی بهدستور سیدابوالحسن اصفهانی برای سخنرانی علیه قوانین خلاف قرآن حکومت پهلوی، ادامۀ تحصیل را رها کرد و به ایران بازگشت و طی چهار سال در بسیاری از شهرهای ایران به وعظ و خطابه و ایراد سخنرانی علیه سیاستها و اقدامات رضاشاه پرداخت. سخنرانیهای وی در مسجد شاه تهران به زندانی شدن کوتاه مدت او انجامید.
در سال ۱۳۱۴ش، بهلول در ادامۀ اعتراض جمعی از علما به سیاست های دینی رضا شاه، از قاین به مشهد آمد. بهلول به قصد زیارت به حرم حضرت رضا (ع) رفت. مأموران پس از دستگیری، قصد انتقال او را به شهربانی داشتند که با اعتراض مردم و پادرمیانی خدام توافق کردند وی را در صحن کهنه (انقلاب) زندانی کنند. صبح روز بعد با اعتراض مجدد مردم و به تشویق سیدعلی نواب احتشامرضوی، سرکشیک پنجم آستانه، بهلول با هجوم مردم از حبس خلاصی یافت و در مسجد گوهرشاد از فراز منبر صاحبالزمانی علیه رضاشاه سخنرانی آتشینی کرد. او ضمن تقاضای آزادی آیتالله حسین قمی، از مردم خواست برای ادامۀ مقاومت مسلح شوند و به مسجد بیایند. با هجوم مأموران، تنی چند از دو طرف کشته شدند. روز بعد، جمعی از مردم روستاهای اطراف به شهر آمدند و با هجوم گستردۀ مأموران به مسجد، درگیری شدیدتری رخ داد که تا نیمههای شب ادامه یافت و طی آن جمع کثیری کشته و مجروح یا دستگیر شدند. بهلول موفق شد با تنی چند از همراهان خود از مسجد خارج شود و از مسیر پایینخیابان از مهلکه بگریزد. وی از طریق روستاهای شرق خراسان به تربتجام رفت و سرانجام با عبور از مرز، خود را به هرات رساند و خواستار پناهندگی سیاسی شد. پس از چند روز به کابل اعزام گردید و بهاینترتیب، از استرداد به دولت ایران نجات یافت؛ اما در کابل زندانی شد. بهلول در ۱۳۲۵ش، چند سال پس از سقوط رضاشاه و استقرار آزادیهای سیاسی در ایران، طی نامهای از زندان دهمزنگ افغانستان، از دولت ایران خواست، برای آزادی او اقدام کند که با این تقاضا موافقت نشد. وی یک سال بعد، پس از دوازده سال، از زندان رهایی یافت و به مزار شریف اعزام شد و در آنجا به زراعت پرداخت.
بهلول پس از قریب سی سال زندان و تبعید در افغانستان، اجازه یافت یا در افغانستان بماند، یا به ایران بازگردد و یا به هر کشور دیگری که میخواهد برود. او مصر را اختیار کرد و از طریق هند به آن کشور رفت. پس از یکسالونیم اقامت در مصر، به عراق سفر کرد و دوسالونیم در آن کشور ماند. در پی تصمیم دولت عراق مبنی بر اخراج ایرانیان، وی با موافقت شاه، به ایران بازگشت و پس از پنج روز بازجویی و ۳۵ روز حبس، عفو شد و به زندگی عادی پرداخت. شیخمحمدتقی بهلول، مرداد ۱۳۸۴ در ۱۰۳ سالگی در تهران وفات یافت و در گناباد به خاک سپرده شد. از وی علاوهبر زندگینامه و خاطرات سیاسی، اشعاری هم بهجای مانده است.
عصر گناباد
@asregonabad97
وب سایت
http://asregonabad.ir
@paigahkabarasre
https://eitaa.com/gonabad97