مجتبی تجلی و اهدای خون…

امتیاز به این post

قسمت ما اینطور شده است. صحبت ازمحرم‌هایمان است. چند سالی است دهه محرم که می‌آید، جای رفتن تکیه و حسینیه، زیر این بیدق، کنار این عَلَم و کُتَل، هیئت‌ سوگواریِ من بر‌پاست. وقتی کسی به تکیه‌ام نیاید ماتم می‌گیرم. نه برای خودم، برای آنهایی که هئیت عزایشان جایی دیگر سینه می‌زند؛ از آنها برایتان خواهم گفت. وقتی جوان و پیرهای سیاه‌پوش را که میبینم، آستین بالازده، آماده و آمده به انسان‌دوستی، شور و شوق میگیردم. مال ما اینطور شده است؛ محرم‌ها کنار بیدق انتقال خون. از خودم میپرسم چه از این بهتر؟! اینجا خون هست. شور هست. ماتم هم هست. اجر و قرب و ثواب و قبولی‌اش هم هر جور که نگاه می‌کنم تضمین است. این را از نگاه منتظر آن دخترک بیمار پشت پنجره مریض‌خانه میشود فهمید و از پیرمرد نحیف اتاق بالا‌دستی یا روبرویش. و چه از این خوب‌تر! پایگاه انتقال خون شده است عبادت‌خانه من و همکارانم برای شوق و شوری انسانی در این روزها. با خودم میگویم این از همه خوشتر است؟! و همه اینها به لطفِ آدم‌هایِ مشتاق و انسانی است که بی‌ منت می‌آیند و شادمانی و زندگیِ دل بیماران در رگ‌هایشان راه می‌رود و نوحه‌ می‌خواند و بی‌تابی می‌کند. ما واسطه‌گری می‌کنیم بین این شور و آن زندگی.
( امسال هم به لطف مردم شرمنده نیازمندان به خون و فرآورده های خونی نشدیم. ممنون از لطف همه آنها و شما که همراه مائید و می‌خوانید و نشر می‌دهید. و نکته آخر: ” نیاز به خون همیشگی است. ”
#اهدای_خون #اهدای_خون_اهدای_زندگی #پایگاه_انتقال_خون
#ماتم #شور #خون #محرم #مجتبی_تجلی

عصر گناباد
@asregonabad97
وب سایت
http://asregonabad.ir
@paigahkabarasre
https://eitaa.com/gonabad97

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *