فرهنگ گناباد و سیمای زن…

امتیاز به این post

سیمای زن در فرهنگ گناباد

به قلم: حمیدرضامهدوی مقدم

🔘وقتی می خواهیم همت و تلاش مردان گذشته ی این سامان را به پیمانه زنیم و مثالی آوریم، از عظمت قنات و رنجهای بی حد آنان می گوییم. اینکه مردان بلند همت این دیار چگونه با دستان پرتوان و با کمترین امکانات و با حفر قنات ، آب را از اعماق زمین به میهمانی دشتهای تفتیده مهمان کردند و سرود زندگی سر دادند وترانه بودن و ماندن سراییدن. اما سخن امروز از لونی دیگر است. نگاهی به مهمترین رکن اجتماعی شهرستان گناباد که همانا بانوان و مادران این سرزمین کهن هستند. زنان با همتی که در کنار مردان سخت کوش، کمر همت بسته و در کنار فرزند آوری و تربیت فرزند، شریک اقتصاد ، تولید و اشتغال بودند.

🔘در گذشته های نه چندان دور زندگی هرگز بدینگونه که امروز در جریان است نبود. آدم امروزی برای کوچکترین نیاز زندگی به بازار می رود و از انواع مغازه های موجود، کالاهای مورد نیاز خود را تهیه می کند. آدم امروزی هرگز نمی تواند تصور کند که می شود بدون برق و گاز و نفت و بنزین و آسفالت و ماشین و تلفن و … زندگی کرد. گذشتگان ما اما ، واقعا بدون تکنولوژی ، بدون ماشین، بدون ابزارهای صنعتی، زندگی خود را می ساخته اند و بار بیشترین تولید برای رفع مایحتاج زندگی به گردن زنان ومادران ما بود. از لباس و پارچه گرفته تا تولید فرآورده های لبنی. از پخت نان تا بافت فرش و گلیم و پشتی. همه و همه محصول دستان توانا و هنرمند مادران این دیاراست.

🔘زن گنابادی ذهنش بوده و زندگی اش. به دستاس، از گندم، بلغور می کرده و از آرد ، کلمبه و کلوچه و قطاب. از گیاه صحرا و کوه ، عرقیات می گرفته و از سبزی دشت، سبزی خشک برای مصرف زمستانش. از پنبه و پشم نخ می ریسیده و پارچه های رنگ رنگ چون ترمه و افندی و استر و لنگ و حوله و زیراندازهایی چون چهل تکه و پلاس و پشتی و گلیم وقالی. زن گنابادی یعنی هنر ، یعنی هنرمند، یعنی کار ، تولید و در یک کلام یعنی زندگی و ایثار . هر کجا که نیاز بوده حضور مادران این سرزمین را در کنار مردان می بینیم. چه هنگام کاشت محصول باشد و چه موقع درو و برداشت. زن گنابادی مرغ و ماکیان پرورش می دهد و غم چهارپایان می خورد و از شیر بز و گوسفند و گاو دوغ می گیرد و کره و کشک و قروت

🔘انقلاب صنعتی اروپا، تشکیل دوایر دولتی ، تحول بنیادی در ایجاد راههای آسفالته و ریلی، توسعه تجارت آزاد و در یک کلام حرکت شتابنده به سوی ماشینیسم و رشد غیر قابل تصور تکنولوژی و گسترش سواد و سهولت در ارتباطات و اشتراک گذاری تفکرات و عقاید نه تنها باعث نغییر شکل ظاهری شهرها بلکه باعث تغییرسبک زندگی مردم نیز شد.

🔘مردم این دیارکه تا دیروز برای پخت نانشان از صحرا هیزم می آورده و برای حمل و نقل از چهارپا استفاده می کرده و برای مصرف آب خوردن خود با سبو از آب انبار و مظهر قنات آب می آورده اند ، امروز گاز و آب و برق و تلفن در داخل منازلشان قابل وصول و استفاده است.

🔘مرد کشاورز امروز ، دیگر مجبور نیست چندین روز در گرمای تابستان درو کند و با وسایلی چون ” بردو” خرمن بکوبد چهارشاخ بزندو… وسایل امروزی خرمنش را درو کرده ،میکوبد و گندم و کاهش را جدا میکند .

زن روستایی نیز دیگر برای جهاز دخترش فرش نمی بافد ، لحاف نمی دوزد ، زن روستایی حتی رشته ی آشش را از مغازه سر کوچه تهیه میکند. البته اگر چه در گوشه و کنار این خطه هنوز هم شیوه های سنتی زندگی نمودی دارد، اما ماشینیسم همه را بلعیده و سبک زندگی همه را تغییر داده است.

🔘همه آنچه رفت نه دفاع از گذشته است و نه بدگویی از آن، نه تعریف از حال و نه اظهار عدم رضایت . اینها مقدمه ای بود تا به یاد بیاوریم که تنهاپنجاه سال برای تغییر شگرف زندگی کافی است . اما در این میان سیمای زن همچنان کارکرد اصلی خود را به عنوان یکی از رکان اصلی اجتماع حفظ کرده است . زن امروز فرش و گلیم شاید نبافد. شاید هرگز پخت نان را تجربه نکند، شاید دیگرهرگز سبو به دوش از انبار میان روستا آب به منزل نیاورد . اما زن امروز همچنان شریک اقتصاد خانواده است و رکن اصلی تولید و منشأ بسیاری از تحولات اجتماعی ، علمی، ورزشی ، هنری و… و صد البته کانون مهر و عطوفت خانواده و پایگاه اصلی تربیت فرزند . زن امروز شهرستان ما نقش های گوناگونی دارد . دکتر، مهندس، فیلمساز، نقاش، خبرنگار، تاجرو بازاری و… زنان عصر ما باور دارند که میتوانند هم دوش مردان در کلیه امور زندگی مشارکت کرده و جامعه خود را بسازند.

🔘 به همه زنان بزرگ این دیار که برگ برگ تاریخ آن را با تلاش خود به زیباترین شکل ممکن زینت نموده اند درود می فرستیم

✍️ به ما بپیوندید.👇

عصر گناباد
@asregonabad97

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *